عسل ما آرتین

آرتین ۵ ساله

بارون

دیشب بعد از چندین روز آلودگی هوا 😷😷 بالاخره بارون اومد😍😍😍😍 یک بارون حسابی🌧🌧🌧🌧🌧🌧 امروز صبح هم هوا عالیه🤩🤩🤩🤩 آرتین چهار ساله
12 آذر 1400

آرتین شکمو

امروز به من میگه مامانی جونم نهار کی آماده میشه؟ میگم چند دقیقه دیگه میگه آخه من خودمو بیشتر گرسنه کردم میگم چطوری؟ میگه رفتم سراغ خوراکیا یه نگا بهشون کردم بیشتر گشنم شد🤦‍♀️🤦‍♀️🤣🤣 اااای خداااااا من چیکار کنم از دست تو😘❤😍
9 آذر 1400

مریضی

۱ هفته پیش مامانی سرما خوردن و به ترتیب ما هم مریض شدیم. این هفته هم خاله یاسی بخاطر واکسن ۱ سالگی آوین، یک سر اومدن تهران و الان ۱ هفته هست که موندن. ولی ما چون مریض هستیم نشد که بریم و ببینیمشون 😭😭😭😭😭😭😭
7 آذر 1400

پارک

هوای تهران ۲ هفته هست که آلوده هست🤕🤕 ما گاهی اوقات روزای تعطیل با بابایی میرفتیم  توی کوچه بازی میکردیم ولی این روزا نمیشه. دیروز یک دفعه ای حدود ساعت ۲ ظهر بود که باد گرفت و هوا تمیز شد. ما هم مامانی رو راضی کردیم که بریم پارک. رفتیم🤩🤩🤩🤩 اما اونجا ۴-۵ تا نی نی داشتن بازی میکردن و ما هم منتظر میشدیم تا اونا میرفتن سمت دیگه پارک ما میرفتیم سرسره بازی. بعد از نیم ساعت بازی برگشتیم خونه. ولی به تو خیلی خوش گذشت. من که سرسره هم قدم بود🤣🤣🤣 مینشستم روی سرسره پام میرسید به آخرش.  ولی به تو خیلی خوش گذشت داداشی. امیدوارم هوا آلوده نباشه تا بازم بتونیم بریم. آرتین ۴ سال و ۴ ماهه ...
7 آذر 1400

داداشی و بازی با ps4

این روزا که کروناست و ما توی خونه ایم و هیچ جا نمیریم،  تو هم مجبوری خودت رو یه جوری سرگرم کنی. از اونجایی هم که PS4 داریم خونمون تقریبا هر روز بازی میکنی. بازی کرش برات خیلی جذابه. دیگه تو شکست دادن غول هاش حرفه ای شدی. دائم میری توی غول ها و در عرض ۱ دقیقه غول ها رو شکست میدی. بعدم میایی به من میگی برام غول جدید باز کن😄 چندتا غول هم الان برات باز کردم که هنوز سخته اونا رو شکست بدی. پروژه جدیدت شده تلاش برای شکست دادن اون غولا😅😅😅😅 آرتین ۴ سال و ۴ ماه ...
7 آذر 1400

یه خوراکی خوشمزه

چند روز پیش مامانی رفتن و برامون خوراکی خریدین. یکی از اون خوراکی ها یک توپ شکلاتی بود که وسطش چندتا اسمارتیز بود. تو هم که تا حالا اسمارتیز نخورده بودی برات خیلی عجیب بود. هی میرفتی از مامانی میپرسیدی اینا هم خوردنیه یا نه🤣🤣🤣 خیلی جالب بود. آخرش هم گفتی اسمارتیز ها بدمزه هستن و دوست ندارم بخورم😕🤷‍♀️🤷‍♀️ با اینکه خیلی هم خوش مزه بود😋😋😋😋😋
5 آذر 1400

نصفه صبحی

جمعه صبح من و بابایی داشتیم نماوا فیلم میدیدیم. آرتین بیدار شد با تعجب نگاه کرد بعد به آرینا گفت نصف صبحی بیدار شدن دارن فیلم میبینن ای خدا فکر کرده مث نصف شب نصف صبح هم داریم🤣🤣🤣 فدای شیرین زبونیات فسقل من❤❤❤❤
1 آذر 1400