نصفه صبحی
جمعه صبح من و بابایی داشتیم نماوا فیلم میدیدیم.
آرتین بیدار شد با تعجب نگاه کرد بعد به آرینا گفت نصف صبحی بیدار شدن دارن فیلم میبینن
ای خدا فکر کرده مث نصف شب نصف صبح هم داریم🤣🤣🤣
فدای شیرین زبونیات فسقل من❤❤❤❤
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی