آرتین و نارنگی
تو معمولا وقتی میخواهی نارنگی بخوری
نارنگی رو میذاری توی دهانت و فقط اونو تا حدی
می جوی که آبش رو بخوری بعد بقیه ی اونو تف میکنی.
امروز وقتی من و تو داشتیم راز جنگل بازی میکردیم
بابایی نارنگی آوردن و تو هم گفتی منم میخوام.
بابایی جون نارنگی برات اوردن.
تو گفتی م همین جا میخوردم بعد ادامه ی بازی.
منم گفتم باشه.
تو شروع کردی به خوردن و چند بار آبش
فقط روی لباس خودت ریخت.
ولی یک بار اومدی بخوری که آبش
پاشید به سمت من و مامانی که نشسته بودیم اونجا😂😂😂
اونقدر خندیدیم که نزدیک بود نارنگی بپره توی گلوت😂😂
نویسنده: خواهری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی